سياستمداران اروپايي و آمريکايي اخيرا به مناسبت پيروزي هاي سازمان هاي تروريستي و اشغال يک سوم از مساحت عراق و يک چهارم از مساحت سوريه ابراز پشيماني کرده اند که بايد از ابتداي بحران سوريه موضع قاطعي مي گرفتند؛ يعني دقيقا از زماني که دولت سوريه عليه معترضان از خشونت استفاده کرد. اما از آن زمان تاکنون اين سياستمداران به گفته خودشان صرفا به يک اعلام عدم مشروعيت نظام سوريه بسنده کرده و در موارد ديگر موضعي غيرجدي و بيشتر تماشاگرانه نسبت به تحولات سوريه داشتند. چه بسا اين سياستمداران تحت تاثير موضع اسراييل بوده باشند که به آنها توصيه مي کرد بگذاريد سوري ها خودشان، کشورشان را ويران کنند و بگذاريد اختلافات بين گروه هاي مخالف نيز روز به روز بيشتر شده و به جايي برسد که ديگر راهي براي اصلاح آن وجود نداشته باشد. به اين ترتيب موضع اروپا و آمريکا در سه سال بحران سوريه پر از ابهام و درعين حال به صورت باري به هرجهت بود. رفته رفته گروه هاي مردمي جامعه سوريه به حاشيه رانده شده و شرايط براي ورود تروريست ها از اقصي نقاط جهان به سوريه فراهم شد بدون اينکه چنين افرادي از سوي مردم سوريه طرد شوند. حتي در مواردي آنها مورد استقبال قرار گرفته و به عنوان منجي از آنها تجليل شد. در ادامه اين روند بود که ديديم تشکل هايي مثل «داعش» و «النصره» يا ساير تشکل هاي تروريستي پا به عرصه وجود گذاشته و روزبه روز بر قدرت و قوتشان افزوده شد؛ تشکل هايي که دست به اجتهاد در حوزه هاي دين زده و قوانين و مقررات و مجازات هايي را باب کردند که هيچ ارتباطي با اسلام نداشت. آنها علاوه بر ترويج خشونت به عنوان يک سبک زندگي يا سنت مبارزاتي و اصول جنگي، دين را بازيچه خود قرار داده و دست به جنايات بي سابقه اي زدند. در اين ميان اهل سنت عراق به دليل مشکلاتي که با دولت «نوري المالکي»، نخست وزير سابق عراق داشتند و از برخي حقوق مسلم خود محروم بودند و بارها مورد تحقير و ستم قرار گرفته بودند به اين گروه ها روي خوش نشان دادند و حاضر به پذيرش آنها شدند. از اين رو ديديم برخي گروه هايي که به دليل ارتکاب جنايات متعدد از سوريه رانده شده بودند، توانستند در عراق براي خود جايگاه تازه اي پيدا کنند. امروز اين نگراني وجود دارد که اگر همين رفتارها استمرار پيدا کند، توده هاي گسترده اي از مردم به ويژه جوانان نه تنها در سوريه و عراق بلکه در کشورهاي مختلف عربي به طرفداران تشکل هاي تروريستي تبديل شوند. اين گرايش نه به دليل علاقه ذاتي به اين گروه ها بلکه به دليل انتقام گيري از کساني است که تصور مي کنند آنها را تحقير کرده يا به حاشيه رانده و در کل نسبت به سرنوشتشان بي توجهند. بخشي از اين جوانان به نفس عملکرد داعش و النصره نگاه نمي کنند، بلکه به اين نگاه مي کنند که به هرحال اين گروه ها مشغول مبارزه با نظام هاي حاکم بر عراق و سوريه يا کشورهاي اروپايي و آمريکا هستند. طبعا نمي توان از عامه مردم و به خصوص جوانان انتظار داشت که استراتژي هاي سياسي را بشناسند و به پيچيدگي تحولات سياسي پي برند يا بدانند اگر براي مثال داعش پيروز شود چه فاجعه اي در انتظار منطقه خواهد بود. سياست نزد توده هاي عوام همان چيزي است که به طور مستقيم با منافع روزمره آنها گره مي خورد و آنها ديگر هيچ کاري به استراتژي هاي بلند مدت ندارند. بي توجهي اروپا و آمريکا نسبت به بحران سوريه موجب کشتارها و فلاکت هايي شد که به اين سادگي قابل جبران نيست. طي سه سال بحران سوريه تاکنون صدهاهزارنفر کشته و ميليون هانفر آواره شده و ميليون هانفر ديگر به بدبختي و مصيبت افتاده اند، وقتي ديده مي شود گروه هايي با نام داعش يا النصره و... ادعاي مبارزه با نظام هاي ديکتاتوري را داشته و مي گويند حقوق مردمان محروم را مطالبه خواهند کرد يا با تمام کساني که ملت ها را تحقير مي کنند در شرق يا غرب مبارزه خواهند کرد، چگونه مي توان انتظار داشت که داوطلبان جديدي به اين گروه ها ملحق نشوند؟ روشن است که با ملحق شدن اين داوطلبان جديد بر قدرت و نيروي اين گروه ها افزوده خواهد شد و آن وقت دولت هاي اروپايي، آمريکايي، روسيه، دولت هاي عربي و غيرعربي همه وهمه در ورطه اي بزرگ و هولناک خواهند افتاد؛ ورطه اي که ديگر خروج از آن بسيار دشوار خواهد بود. عدم رويارويي جدي اين دولت ها با گروه هاي تروريستي، توده هاي مردم و به ويژه جوانان را بيشتر دچار ياس و نوميدي خواهد کرد. روند تحولات تاکنون به گونه اي بوده که صرفا حل بحران هاي سوريه و عراق را به تعويق انداخته است. همين امر موجب پيچيدگي بيشتر اين بحران ها شده و در مقابل، گروه هاي تروريستي توانسته اند با استفاده از آب هاي گل آلود طعمه هاي خود را شکار کنند. اگر اين سهل انگاري ها همچنان استمرار پيدا کند، بعيد نيست که منطقه در کل وارد دوراني شود که بايد آن را «دوران داعش» توصيف کرد؛ دوراني که قطعا به نفع آمريکا يا اروپا يا کشورهاي منطقه نيست. □ روزنامه شرق ، شماره 2159 به تاريخ 20/8/93، صفحه 15 (جهان)
نظرات